جُغد (بوف، بوم) نام پرندهای شکاری است از راسته جغدسانان، که دارای قدرت شنوایی و بینایی بسیار بالایی است.[۶] جغدها در همه قارهها به استثناء جنوبگان مشاهده شدهاند. جغد پرندهای سودمند است زیرا خوراکش انواع موش است و در شکافهای تنه درختان و آشیانههای متروک زاغان لانه میگذارد. جغدها معمولاً شبکوشا و پگاهرو هستند یعنی هنگام پگاه و شفق از لانه بیرون آمده و شکار میکنند و دی ان ای آنها به خفاشها شباهت بالایی دارد.[۶] کوچکترین جغد، جغد کوتوله آمریکای شمالی میباشد که طول آن فقط ۱۵ سانتیمتر یعنی به بزرگی یک گنجشک است. تخم جغد همیشه به فاصله چند روز میشکند و نوزاد به دنیا میآید.[۷] نقش و رنگ پرهای جغدها حالت استتاری دارند تا به هنگام استراحت روزانهشان از مزاحمتها بکاهند. جغدی به نام اشوزوشت در اسطورههای ایرانی نقش زیادی در یاری نیروی خوبی دارد.[۸]
واژهٔ جغد از زبان سغدی وارد فارسی شدهاست و اصل سغدی آن چَغوت است.[۹] در متون فارسی واژههای مترادف دیگری که برای جغد بهکار رفته عبارت است از: بوف، بوم، بهمنمرغ، کوف، یوف، گول، چغد، چغو، کُنگُر، کوچ. کوج. پسک. پش. کوکن. کگران. کوال. نهام. نهار. بیقوچ، بیقوش. بایقوش، قوش. سار.[۱۰] به گونههای بزرگجثه از جغد در قدیم خرکوف میگفتند.[۱۱]
رابط شماری جغد، بَهله است و برای نمونه گفته میشود «به دام افتادن یک بهله جغد» یا «آزادسازی سه بهله جغد».[۱۲] (بهله در اصل به معنی دستکشی است که بازدارها به دست میکنند.[۱۳])
ویژگیها
جغد پرندهای است با صورتی پهن، منقاری خمیده و چشمهایی درشت و پاهای بزرگ، در دو طرف سرش دو دسته پر شبیه گوش گربه قرار دارد که گوشپر نامیده میشوند.[۶] دارای سر بزرگ، صورت پهن و منقار قوی قلاب مانند و نیم پیدا و چنگالهای تیز و نیرومند است.[۱۴] منقار قلاب شکل نیرومندش به همراه چنگالهای قوی او برای نگه داشتن طعمه به کار میرود. رنگش معمولاً کرم قهوهای است. در نوکش یک شکاف هست. سرش بزرگ است. او هوای تاریک را دوست دارد. شبها پرواز میکند. جغد نوکی کوچک و ظریف دارد. دور دهانش پرهای زبری هست که شبیه مو میباشد ولی مو نیست. پاهایش کوچک است و پنجههایش ضعیف و بیطاقت. پر و بال او صاف است و خیلی آرام پرواز میکند. نوک پرهای جغد به شکلی طراحی شده که در هنگام حمله به طعمه صدای پرها کم باشد.
پرواز آنها بیصدا است، بعضی از آنها گوشپرهای مشخصی دارند. پاهای پوشیده از پر دارند. تکزیاند و بیشترشان روی درخت زندگی میکنند. نر و ماده آنها همشکل است ولی مادهها بزرگترند.[۱۴] جغدها همیشه طعمه خود را درسته میبلعند و پس از آنکه بخشهای گواردنی آن را گواردند بازمانده آن را به شکل تفاله از راه دهان بیرون میاندازند.[۷]
بینایی و شنوایی
جغد چشمهای بزرگ و رو به جلو دارد که استفاده از هر دو چشم را در یک زمان برای او میسر میسازد و دید دوچشمی را فراهم میکند. دید دوچشمی برای برآورد فاصلهها به هنگام حمله سودمند است. چشمهای جغد بسیار حساس است و به خاطر بزرگی چشمها حتی در نور خیلی کم میتواند ببیند و به همین خاطر خوب شکار میکند.
چشمهای جغد اما به چشمخانه چسبیده و در حدقه ثابت است و از اینرو برای دنبال کردن حرکات طعمه، جغد ناچار است همه سر خود را به پهلو یا پشت بچرخاند. جغد گردن دراز و انعطافپذیری دارد که در زیر پرهایش پنهان شده و این گردن چرخاندن کامل سر را برای او میسر میسازد.[۱۵]
نیروی شنوایی جغدها قوی است و شکل پهن و قرص مانند صورت آنها به هدایت صدا به سوی گوشهای بزرگشان کمک میکند. منقار رو به پایین آنها نیز برای این است که برای دریافت صدا کمترین مانع را ایجاد کند. در بیشتر گونههای شببیدار جغد، یکی از گوشها کمی بالاتر از گوش دیگر قرار گرفته تا صداها را در حالت حرکات عمودی طعمه نیز دریافت و دنبال کند. جغدها با این قدرت شنوایی خود میتوانند جهت حرکت طعمه را با دقت بالایی تشخیص دهند.[۱۵] برخی از جغدها دارای چنان قدرت شنوایی هستند که میتوانند یک طعمه را در تاریکی مطلق تشخیص دهند.
برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.