توماس ادیسون ( مخترع برق )
زادهٔ
توماس آلوا ادیسون
۱۱ فوریهٔ ۱۸۴۷
میلان، اوهایو
درگذشت
۱۸ اکتبر ۱۹۳۱ (۸۴ سال)
اورنج غربی، نیوجرسی
ملیت
پرچم ایالات متحده آمریکا آمریکایی
شهروندی
ایالات متحده آمریکا
شناختهشده برای
تکمیل و فراگیر کردن لامپ روشنایی
همسر(ها)
ماری استیلول (ا. ۱۸۷۱–۱۸۸۴)
مینا ادیسون< (ا. ۱۸۸۶)
فرزندان
ماریون استل
توماس آلوا
ویلیام لزلی
مادلین
چارلز
تئودور میلر ادیسون
جایزه(ها)
لژیون دونور
سابقه علمی
رشته(های) فعالیت
مخترع و مؤسس شرکت جنرال الکتریک
او فرزند هفتم و آخر خانواده بود. پدرش «ساموئل ادیسون» شغلهای متعددی را آزمود؛ از خرد کردن قطعات چوبی برای بامپوشها تا خیاطی و اداره میخانه.
هنگامی که ادیسون در دورهٔ ابتدایی درس میخواند، مدیر مدرسه او را شاگرد کودنی میدانست و از مدرسه اخراج کرد.[نیازمند منبع] ادیسون ۲۵۰۰ امتیاز اختراع را در ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان به نام خود ثبت کرد. از آنها، ۱۰۹۳ امتیاز در ایالات متحده ثبت شدهاست. البته بیشتر اختراعات وی تکمیلشدهٔ کارهای دانشمندان و مخترعان پیشین بودند و ادیسون کارمندان و متخصصان پرشماری در کنار خود داشت که در پیشبرد تحقیقات و به سرانجام رساندن نوآوریهایش او را یاری میکردند. تلفن، ماشین چاپ، میکروفون، گرامافون ، دیکتافون، کینتوسکوپ (نوعی دستگاه نمایش فیلم)، دینام موتور و لاستیک مصنوعی از جمله مواد و وسایلی هستند که ادیسون و همکارانش آنها را ابداع یا بهینه کردند. ادیسون از نخستین مخترعانی بود که بسیاری از اختراعات خود را به تولید انبوه رساند.
او مدال لژیون دونور فرانسه را دریافت کرد.
نخستین پلهها
۱۸۶۹ ادیسون که ادارهٔ راهآهن را ترک کرده بود، سرپرست فنی یک مؤسسهٔ صرافی بزرگ در نیویورک شد و نخستین اختراع موفقش را، که نوعی تلگراف چاپی بود، به نام خود ثبت کرد. تلگراف ادیسون برخلاف انواع رایج روز که علائم مورس را به صورت صداهای کوتاه و کشیده به گوش اپراتور میرساندند، آنها را به شکل خط و نقطه بر روی نوار کاغذی چاپ میکرد. او حق امتیاز اختراعش را در برابر ۴۰۰۰ دلار به مدیر صرافخانه واگذاشت و با پول آن در نیوآرک، نیوجرسی یک کارگاه تحقیقاتی برای خود برپا کرد. او آنجا علاوه بر تکمیل لوازم جانبی تلگراف، یک سامانهٔ پیشرفتهٔ نمایشگر اطلاعات بورس را طراحی کرد که سود هنگفتی از آن بهدست آورد.
منلو پارک
ادیسون مدتها فکر اینکه کارگاهش را به محل بازتر و بزرگتری منتقل کند، در سر داشت. با فراهم شدن سرمایهٔ کافی، در ۱۸۷۶ در منطقهٔ «منلو پارک، نیوجرسی» یک لابراتوار پژوهشی مجهز برپا کرد و گروهی از افراد لایق و مستعد را به همکاری فراخواند.
تأسیس این آزمایشگاه نقطهٔ عطفی در فعالیتهای ادیسون و از بزرگترین ابتکارهای او بهشمار میرود. آزمایشگاه منلو پارک، نیوجرسی نخستین مؤسسهای بود که تنها با هدف تولید و تکمیل ابداعات علمی برپا شد و آن را باید نمونهٔ اولیهٔ آزمایشگاههای تحقیقاتی بزرگی دانست که از آن پس تمام صنایع مهم در کنار کارگاههای خود برپا کردند. در سایهٔ نظارت و سازماندهی توماس ادیسون و کار گروهی کارمندان وی صدها اختراع کوچک و بزرگ در این مؤسسه به ثمر رسیدند که البته همگی به نام ادیسون تمام شدند.
دیسون لامپ حبابی را اختراع نکرد، زیرا پیش از وی این لامپ اختراع شده بود.[۱] او در ۱۸۸۰ با استفاده از یک رشته از بامبوی زغالاندود (کربنیزه)، یک طرح قابل پیادهسازی و تولید برای لامپ حبابی پیش نهاد. یک سال بعد، جوزف سوان یک ساختار کارآمدتر را (با استفاده از رشتهٔ سلولوزی) پیش نهاد.
سابقهٔ سیستم روشنایی الکتریکی به میانه قرن نوزدهم میرسد. در ۱۸۵۴ هاینریش گوبل نخستین لامپ برق را اختراع کرد که حدود چهارصد ساعت نور میداد اما آن را ثبت نکرد. پس از وی جیمز وودوارد، ویلیام سایر، متیو ایوانز (۱۸۷۵) و جوزف سوان (۱۸۷۸) مدلهای دیگر چراغ الکتریکی را پیش نهادند.
کمی پیش از آنکه ادیسون نیز وارد این عرصه شود، والیس صنعتگر آمریکایی نوعی چراغ برق را روانهٔ بازار کرده بود که نمونهای از آن به دست ادیسون رسید (۱۸۷۸). دستگاه والیس از چارچوبی با یک حباب و دو میلهٔ فلزی متحرک که به هر کدام تکه زغالی متصل بود تشکیل میشد. عبور جریان برق از میلهها باعث میشد که دو قطعه زغال بسوزند و میانشان قوس الکتریکی درخشانی به رنگ آبی پدیدار شود.
این چراغ الکتریکی بازده کمی داشت؛ مصرف برق آن زیاد و عمر زغالهایش کم بود. با این حال، ادیسون که به اهمیت اختراع والیس پیبرده بود، تصمیم گرفت آن را اصلاح کند و به جای زغال مادهٔ مناسبتری بیابد که با برق کمتر، مدت درازتری روشنایی بدهد و با گذشت زمان نسوزد و از بین نرود.
پس از یک سال تلاش و آزمایش صدها مادهٔ گوناگون، ادیسون و همکارانش توانستند با خالی کردن هوای داخل حباب و استفاده از نخ معمولی زغالاندود (کربنیزه) لامپی بسازند که تا چهل ساعت نور بدهد. این موفقیت اولیه موجب شد تا آنها با پشتکار بیشتری به کار خود ادامه دهند و وقتی توانستند عمر متوسط چراغ برق را به پانصد ساعت برسانند، ادیسون دریافت که زمان مناسب برای نمایش آن فرا رسیدهاست.
البته نمونه لامپ ادیسون از سوی مخترعی بریتانیایی به نام جوزف سُوان، تولید و در بریتانیا ثبت شدهبود و این ثابت میکند لامپ ادیسون چیز جدیدی نبود. با این حال نباید تلاشهای ادیسون را در راستای گسترش این تکنولوژی نادیده گرفت.[۲]
او از روزنامهنگاران و سرمایهگذاران دعوت کرد تا در شب ۳۱ دسامبر ۱۸۷۹ برای دیدن اختراع جدیدش به منلو پارک، نیوجرسی بیایند. به دستور او آزمایشگاه و اطراف آن را با صدها لامپ برق آراستند بهطوریکه محوطهٔ منلو پارک، نیوجرسی و جادهٔ منتهی به آن غرق در نور شده بود. ادیسون میهمانان خود را با چیزی روبرو کرده بود که سابقه نداشت. منظرهٔ لامپهای نورانی به شدت بر بازدیدکنندگان اثر گذاشت؛ بهطوریکه وقتی ادیسون نقشهٔ خود را برای تأسیس یک کارخانهٔ بزرگ الکتریسیته در نیویورک مطرح کرد پیشنهادش با استقبال گرم سرمایهگذاران روبرو شد.
عصر الکتریسیته ویرایش
در ۲۷ ژانویه ۱۸۸۰ ادیسون درخواست ثبت امتیاز اختراع «لامپ روشنایی الکتریکی» را به ادارهٔ اختراعات آمریکا فرستاد اما درخواستش رد شد. کارشناسان سازمان معتقد بودند که طراحی و ساخت لامپ ادیسون بر پایهٔ کارهای ویلیام سایر بودهاست؛ بنابراین تنها امتیاز اختراع رشتهٔ زغالاندود پر مقاومت (مادهٔ تولیدکنندهٔ نور لامپ) به ادیسون رسید.
در ۱۳ فوریه ۱۸۸۰ وی یک پدیدهٔ مهم فیزیکی را کشف کرد که اکنون به اثر ادیسون معروف است.
دو سال پس از نمایش عمومی لامپ الکتریکی (۱۸۸۲)، ساختمان کارخانهٔ مرکزی تولید برق به نام «ایستگاه پرل استریت» به پایان رسید و در چهارم سپتامبر همان سال نخستین سیستم توزیع نیروی الکتریسیته در جهان با ولتاژ ۱۱۰ ولت و ۵۹ مشتری در مرکز منهتن به دست ادیسون افتتاح شد.
چندی بعد ادیسون کوشید تا حق امتیاز لامپ برق را در بریتانیا از آن خود کند و بر رقیبش جوزف سووان، که مستقل از ادیسون لامپ حرارتیِ رشتهٔ زغالاندود را اختراع کردهبود، پیروز شود. اما پس از یک دعوای حقوقی بیحاصل، دو طرف با یکدیگر به توافق رسیدند و برای بهرهمند شدن از منافع اختراعشان در بریتانیا شرکت «ادیسون» را تأسیس کردند. این شرکت در ۱۸۹۲ بخشی از کمپانی بزرگ جنرال الکتریک (متعلق به ادیسون) شد.
بیشتر اختراعات ادیسون حاصل تکمیل ایدههای دیگران و کار گروه بزرگی از تکنسینها و کارمندانی بود که زیر دست او به تحقیق و آزمایش میپرداختند. لویس لاتیمر دستیار آفریقایی-آمریکایی ادیسون که در پروژهٔ چراغ الکتریکی نقش مهمی داشت، از جملهٔ این افراد است. اگر امروز کمتر نامی از کسانی مانند او به میان میآید، برای این است که ادیسون غالباً همکاران خود را در افتخار و اعتبار اختراعاتش سهیم نمیکرد. با این همه، بدون سازماندهی و خصوصاً همت بلند ادیسون دست یافتن به این همه موفقیت ممکن نبود. نیکلا تسلا مخترع بزرگ و از همکاران ادیسون دربارهٔ روش او در حل مسائل مینویسد:
«اگر ادیسون میخواست سوزنی را در انبار کاهی پیدا کند، با پشتکار فراوان دانهبهدانه کاه را کنار میزد تا بالاخره سوزن نمایان شود. بارها با تأسف میدیدم که چگونه بخش اعظم وقت و انرژی او صرف یافتن یک فرمول جزئی یا انجام دادن محاسبهای کوچک میشد.»
ادیسون خود نیز در اینباره گفتهاست:
«نوآوری، یک درصد الهام روح است و نود و نه درصد عرقریختن و تلاشکردن.»
تسلا، مخترعی شایسته و بهترین کارمند ادیسون بود. او ابتدا از طرف ادیسون مأمور شده بود تا راههای توسعهٔ سیستمهای جریان مستقیم (DC) را بررسی کند اما چون پس از پایان کار، ادیسون تعهدات مالی خود را زیر پا گذاشت، تسلا شرکت او را ترک کرد. با پذیرش استعفای تسلا، ادیسون اشتباه بزرگی کرد، چرا که چندی بعد تسلا با کشف جریان متناوب (AC) در برابر امپراتوری ادیسون و سیستم جریان مستقیم او قد علم کرد. او با حمایت جرج وستینگهاوس کارخانهدار معروف، سامانههای چند فازی توزیع برق را برپایهٔ جریان متناوب کامل کرد که بسیار کارآمدتر از سیستم ادیسون بود. با وجود تبلیغات منفی جنرال الکتریک، جریان متناوب روز به روز رواج بیشتری یافت و سرانجام سلطه ادیسون بر صنایع الکتریکی پایان یافت .
سالهای پایانی
در اول فوریه ۱۸۹۳ ادیسون ساختمان «بلک ماریا» نخستین استودیوی تصاویر متحرک را در اورنج غربی، نیوجرسی به پایان برد. او کوشید تا اختراع دوربین فیلمبرداری را تماماً به خود نسبت دهد و حق استفادهٔ انحصاری از آن را به دست آورد اما در ۱۰ مارس ۱۹۰۲ ادعای او در یک دادگاه استیناف ایالات متحده رد شد.
در ۱۸۹۴ او در ترکیب فیلم و صدا تحقیقاتی کرد که به اختراع کینهتوفون انجامید. این دستگاه که ترکیب ناجوری از کینهتوسکوپ و گرامافون استوانهای بود با استقبال مردم روبرو نشد.
در ۶ ژانویه ۱۹۳۱ ادیسون درخواست ثبت آخرین اختراع خود «وسیلهٔ نگهدارندهٔ اشیاء هنگام آبکاری الکتریکی» را به ادارهٔ ثبت اختراعات فرستاد، اما پیش از دریافت پاسخ، در همان سال و در ۸۴ سالگی درگذشت.
باور دینی
ادیسون گفته بود که به خدا، چنانکه در الهیات مطرح میشود، باور ندارد و آنچه را که دیگران خدا میخوانند، طبیعت مینامد اما باورمند به یک هوش برتر (Supreme Intelligence) است. همچنین وی ادیان را پوچ و توهم خوانده بود.
ریحانه ۳ سال پیش
زهرا علیزاده ۳ سال پیش
نیتا صفری حسین آباد ۳ سال پیش
زهرا علیزاده ۳ سال پیش
پانیذ مافی ۳ سال پیش
زهرا علیزاده ۳ سال پیش
دنا لطیفی ۳ سال پیش
زهرا علیزاده ۳ سال پیش
برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.